|
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, :: 21:9 :: نويسنده : امیر
![]()
یک شنبه 10 مهر 1390برچسب:, :: 21:7 :: نويسنده : امیر
![]()
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 16:54 :: نويسنده : امیر
زن به شوهرش میگه: شوهر همسایه هر روز صبح که میخواد بره سر کار زنش رو ![]()
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 16:51 :: نويسنده : امیر
تو صحرای قلبم تو تنها شتری ! ———————
یواش برو پایین یه چیزی بهت بگم . . . . . تند اومدی نمیگم!!!!!!!!!!!!!! ———————
یه بغل گل رز با یه دنیا احساس با یه سبد ستاره . می دم بهت ببر سر چها راه بفروش سودش نصف نصف! ———————
تو تک درخت زندگی من هستی که الاغم را به آن می بندم ———————
یه توپ دارم قلقليه ……. موهاي سرم فرفريه ….. مسیج جديد نداشتم سرت كلاه گذاشتم ———————
رفتم دم گل فروشی هر چی گشتم قشنگ ترین گلم رو ندیدم . آخه گوسفند ! چرا اون گل رو خوردی ؟ ———————
امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من اين روز رو به خنگ ترين کسي که ميشناسي تبريک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست ———————
برداشتن قدمهاي بزرگ در زندگي باعث پاره شدن خشتك انسان ميشود ———————
می گن وقتی یه خوشگل به آسمون نگاه می کنه، ستاره ها براش چشمک می زنن و لذت می برن! یه وقت تو به آسمون نگاه نکنی گند بزنی به حالشون! ———————
از وزارت کشاورزی مزاحمتون میشم ! شما به عنوان بهترین چغندر سال انتخاب شدید !!! ———————
سه روش فرشته شدن : ۱٫ .. ۲٫ .. ۳٫ .. چیه ؟ تو اول ادم شو فرشته شدن پیشکشت ———————
لرزش صدات………برق نگات……..تپش قلبت……..نفسهاي تندت……..همه اينا نشونه اينه که………….تيروئيدت فعاله ———————
میگن هرکی دوست خوش تیپ داره جاش تو بهشته .. ———————
شما برنده خوش شانس قرعه کشی بانک ملت شده اید برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت ———————
سلام تا یک ربع دیگه برا شام می یایم خونتون ———————
ميخواستم ببينم شب ها که ميخواي بخوابي، گوشيتو خاموش مي کني که سر کارت نزارن؟ ———————
از اونجايي که شتر در خواب بيند پنبه دانه،گهي لپ لپ خورد گه دانه دانه، وظيفه خودم دونستم بيدارت کنم! آخه داشتي بالشتتو مي خوردي! ———————
اي بابا هر شب من بايد با اس ام اس بيدارت کنم ؟ خوب خودت مث بچه ادم پاشو ديگه ———————
با سلام اينجا تهران است. ساعت 3 بامداد … صداي مردم آزار ———————
ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم ———————
یه سوال: اگه نصف شبی اس ام اس سرکاری بدم بیدارت کنم چی کار می کنی؟
———————
خواستم ازت تشكر كنم وبگم به تو افتخار مي كنم. چون تو تنها كسي هستي كه هيچ وقت منواز سر كار گذاشتنت نااميد نمي كني ———————
اين اس ام اس رو تا حالا واسه هيچ كس نفرستادم …
———————
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ———————
زندگي را از تو نام برده اند ! ![]()
سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:, :: 19:55 :: نويسنده : امیر
یرازب راک رس ور یکی هدیم لا ح ردقچ زیاد به مغزت فشار نیار برعکس بخونش &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& B be E mi BA ram KH ba SHID rat KOCHOO bad LOOHARO jori BE KHsare kari OON چی شد ؟ چیزی نفهمیدی ؟ برو حروف بزرگ را بخوان شاید یه چیزی فهمیدی ! &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& یادته اون روزها دو تا دستامو می گرفتی و تو خیابونها با هم می چرخیدیم؟ تموم عشقت من بودم یادش بخیر امضا: فرقون!!!! &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
تو را از گُل نه از گِل آفریدند زعطریاس وسنبل آفریدند نمی دانم تو را با این همه حسن چرا اینگونه منگل آفریدند؟ &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& یه ضربالمثل آفریقایی میگه “eshaban tenat eb ras mahkim” یعنی تو واسم عزیزترینی جالب این که اگه از آخر به اول هم بخونی همین معنی رو میده. بخون ببین! &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& تو جاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه: چون از صبح اولین کسی هستی که کمربند ایمنی بستی برنده 100 هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیکار کنی؟ مرد می گه: میرم گواهینامه می گیرم. زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اکس می زنه پرت و پلا می گه. بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟ یه صدا از صندوق عقب می یاد: از مرز رد شدیم یا نه؟ ![]()
چهار شنبه 30 شهريور 1390برچسب:, :: 13:0 :: نويسنده : امیر
چرا در کنکور قبول نمیشویم ؟! چرا ؟! جواب سوال این هست که سال فقط ۳۶۵ روز است !! باور نمیکنید !؟ ۱ – در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند . ۲ – حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است . بنابراین ۲۶۳ روز دیگر باقی میماند . ۳ – در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا ۱۲۲ روز میشود . بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند . ۴ – اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را میطلبد که جمعا در سال ۱۵ روز میشود . پس ۱۲۶ در روز باقی میماند . ۵ – طبیعتا ۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل سال ۳۰ روز میشود . پس ۹۶ روز باقی میماند . ۶ -۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است . چرا که انسان موجودی اجتماعی است . این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند . ۷ – روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خود اختصاص میدهند . پس ۴۶ روز باقی میماند . ۸ – تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند . پس ۱۶ روز باقی میماند . ۹ – در سال شما ۱۰ روز را به بازی میگذرانید. پس ۶ روز باقی میماند . ۱۰ – در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود پس ۳ روز دیگر باقی است . ۱۱ – سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی میماند ! ۱۲ – آن ۱ روز باقی مانده هم روز تولد شماست ! چگونه میتوان در آن روز درس خواند !؟ ![]()
سه شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, :: 11:33 :: نويسنده : امیر
یارو میره رستوران سوپ بخوره سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ، میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه . میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما ... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده ! ... ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه ! اون سیگاریه میگه : تو هم دیدیش .. ![]()
سه شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : امیر
مردی به یك مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یك طوطی كرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره كرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است. مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟ صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد. مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟ صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینكه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای كه در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد. و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: ۴۰۰۰ دلار. مشتری: این طوطی چه كاری می تواند انجام دهد؟ صاحب فروشگاه جواب داد: صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند. ![]()
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 17:48 :: نويسنده : امیر
روزی شاگردی به استاد خویش گفت: استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟ استاد گفت: واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟ شاگرد گفت: بله با کمال میل. استاد گفت: پس آماده شو با هم به جایی برویم. شاگرد قبول کرد. استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند، برد. استاد گفت : خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن. مکالمات بین کودکان به این صورت بود : الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی. - نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی ! - اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟ و حرف هایی از این قبیل... استاد ادامه داد: همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند.انسان نیز این گونه است. او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد. تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم: تلاش برای فرار از زندگی ... ![]()
چهار شنبه 23 شهريور 1390برچسب:, :: 17:39 :: نويسنده : امیر
معلم زن اسپانیایی داشت به شاگرداش توضیح میداد که اسامی در زبان اسپانیایی برخلاف انگلیسی مذکر و مونث هستند. برای مثال خانه مونث هستش و مداد مذکر یک دانش آموز پرسید "جنسیت کامپیوتر چیه" معلم بجای جواب دادن کلاس را به دو دسته تقسیم کرد: آقایان و خانمها و از آنها خواست خودشان تصمیم بگیرند که آیا کامپیوتر مذکر است یا مونث. از هر گروه خواسته شد ۴ دلیل برای توصیهشان بیاورند. گروه آقایان تصمیم گرفتند که جنسیت کامپیوتر قطعا باید مونث باشه چون: ١) هیچ کس غیر از سازندگانشان از منطق داخلیشان سر در نمیآورد ٢) زبان فطریشان برای هیچ کس غیر از خودشان قابل درک نیست ٣) حتی کوچکترین اشتباه در حافظه طولانی مدتشان باقی میماند تا زمانی آن را به یاد بیاورند (به رخ بکشند)؛ ۴) به محض این که به یکی از آنها تعهدی پیدا کردی، میفهمی که نصف حقوقت رو باید خرج لوازم جانبیش کنی. گروه خانمها به این نتیجه رسیدند که کامپیوتر باید مذکر باشد چون: ١) اگه بخواهی بهشون بگی کاری رو انجام بدن، اول باید روشنشون کنی ٢) اونها اطلاعات زیادی دارند اما هنوز خودشون نمی تونن فکر کنن ٣) از اونها انتظار حل مشکلات میره، اما نصف اوقات خودشون مشکلن؛ ۴) به محض این که نسبت به یکیشون تعهدی پیدا میکنی، میفهمی اگه یکمی دیگه صبر کرده بودی، یک مدل بهتری میتونستی داشته باشی. نظر شما چیه؟؟؟ ![]() ![]() |